بارگذاری . . . کمتر از چند ثانیه

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

آرام تر سكـــــوت كن … صداى بى تفاوتى هايت آزارم مى دهــــد

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اين روزها… من خداى سكــــــوت شده ام خفــقان گرفته ام تا آرامــش اهالى دنــيا خـط خـطى نشود…

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

سكـــوتتو بشكن ، خيلى دلـــم خونـه بزار دوبـاره صــدات بپيــچه تو خونه من از سكــوت تو اين خونه بى زارم صـدام بزن خيلى صداتو دوس دارم

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اين روزها زيادى ساكــت شده ام نمى دانم چــرا حرف هايم به جاي گلـــو از چشـــم هايم بيرون مى آيند …

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

صدای فریاد را همه میشنوند هنر واقعی شنیدن صدای سکوت است

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

سکوت می کنم نازنینم بگذار حرف ها انقدر یکدیگر را بزنند تا بمیرند

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

گاهی نه گریه آرامت میکند و نه خنده نه فریاد آرامت می کند و نه سکوت آنجاست که با چشمانی خیس رو به آسمان می کنی و می گویی : من فقط تو را دارم

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

بعضی ها گریه نمی کنند اما از چشم هایشان معلوم است که اشکی به بزرگی یک سکوت گوشه چشمشان به کمین نشسته

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

دلم عجیب گرفته مثل آن روزهای بارانی به حرمت خاطره هایت اشک میریزم و برای درخشش چشمانت دعا می کنم مثل تمام روزهای پر از سکوت سر بر زانو می نهم و بیاد لبخند محزونت بغض می کنم

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

چند وقتیست هر چه می گردم هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم نگاهم اما ، گاهی حرف میزند گاهی فریاد می کشد و من همیشه به دنبال کسی میگردم که بفهمد این نگاه خسته چه میخواهد بگوید

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

تو سکوت می‌کنی و فریاد زمانم را نمی‌شنوی یک روز من سکوت خواهم کرد و تو آن روز برای اولین بار مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

همه هستند و سخن میگویند اما شاید عشق کوله بار آن پیرمرد تنهاست که طلوع را تا غروب سکوت می کند

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

به مردی که زبان سکوت زن را بفهمد باید گفت خدا قوت

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

امشب بجای شعر سکوت می نویسم می خواهی بخوانی نگاهم کن

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

سرنوشتم چیز دیگر را روایت می کند بی تعارف این دلم خیلی هوایت می کند قلب من با هر صدا با هر تپش با هر سکوت غرق در خون یک نفس دارد دعایت می کند

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

فقط و فقط سکوت میکنم یک لحظه سکوت کرد و حرفش را خورد بغضی ، نفس و گلوی او را آزرد! می خواست که عشق را نمایان نکند اشک آمد و باز آبرویش را با خود برد

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

آرام تر سكـــــوت كن … صداى بى تفاوتى هايت آزارم مى دهــــد

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اين روزها… من خداى سكــــــوت شده ام خفــقان گرفته ام تا آرامــش اهالى دنــيا خـط خـطى نشود…

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

سكـــوتتو بشكن ، خيلى دلـــم خونـه بزار دوبـاره صــدات بپيــچه تو خونه من از سكــوت تو اين خونه بى زارم صـدام بزن خيلى صداتو دوس دارم

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اين روزها زيادى ساكــت شده ام نمى دانم چــرا حرف هايم به جاي گلـــو از چشـــم هايم بيرون مى آيند …

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

صدای فریاد را همه میشنوند هنر واقعی شنیدن صدای سکوت است

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

سکوت می کنم نازنینم بگذار حرف ها انقدر یکدیگر را بزنند تا بمیرند

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

گاهی نه گریه آرامت میکند و نه خنده نه فریاد آرامت می کند و نه سکوت آنجاست که با چشمانی خیس رو به آسمان می کنی و می گویی : من فقط تو را دارم

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

بعضی ها گریه نمی کنند اما از چشم هایشان معلوم است که اشکی به بزرگی یک سکوت گوشه چشمشان به کمین نشسته

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

دلم عجیب گرفته مثل آن روزهای بارانی به حرمت خاطره هایت اشک میریزم و برای درخشش چشمانت دعا می کنم مثل تمام روزهای پر از سکوت سر بر زانو می نهم و بیاد لبخند محزونت بغض می کنم

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

چند وقتیست هر چه می گردم هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم نگاهم اما ، گاهی حرف میزند گاهی فریاد می کشد و من همیشه به دنبال کسی میگردم که بفهمد این نگاه خسته چه میخواهد بگوید

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

تو سکوت می‌کنی و فریاد زمانم را نمی‌شنوی یک روز من سکوت خواهم کرد و تو آن روز برای اولین بار مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

همه هستند و سخن میگویند اما شاید عشق کوله بار آن پیرمرد تنهاست که طلوع را تا غروب سکوت می کند

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

به مردی که زبان سکوت زن را بفهمد باید گفت خدا قوت

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

امشب بجای شعر سکوت می نویسم می خواهی بخوانی نگاهم کن

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

سرنوشتم چیز دیگر را روایت می کند بی تعارف این دلم خیلی هوایت می کند قلب من با هر صدا با هر تپش با هر سکوت غرق در خون یک نفس دارد دعایت می کند

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

فقط و فقط سکوت میکنم یک لحظه سکوت کرد و حرفش را خورد بغضی ، نفس و گلوی او را آزرد! می خواست که عشق را نمایان نکند اشک آمد و باز آبرویش را با خود برد